دیکشنری
داستان آبیدیک
unutilized land
ʌnutla͡izd lænd
فارسی
1
عمومی
::
زمین بائر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNTUTORED
UNTWINE
UNTWIST
UNUSED
UNUSED CAPACITY
UNUSED CODE
UNUSED TAX LOSS
UNUSED TIME
UNUSUAL
UNUSUAL FLUCTUATIONS
UNUSUAL IN NATURE
UNUSUAL OR INFREQUENT ITEMS
UNUSUALLY
UNUTILIZABLE
UNUTILIZED
UNUTILIZED LAND
UNUTTERABLE
UNVALUED
UNVARNISHED
UNVARNISHED TRUTH
UNVEIL
UNVOCAL
UNVOICE
UNWANTED HAIR
UNWANTED OBLIGATION
UNWARINESS
UNWARRANTABLE
UNWARRANTED
UNWARY
UNWASHED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید